سالهاست که خبر تجلیل از استاد عزت الله فولادوند به تاخیر افتاده است و امروز بزرگداشت او پاسداشت علوم انسانی در کشور ماست. بر بانیان این حرکت دیر هنگام باید سلام کرد. حق فولادوند بر گردن حوزه های مختلف علوم انسانی در ایران ماندنی و ترجمه های او بر غنای منابع دانشگاهی ما افزوده است. عمر او دراز باد که روایتگر صادق و بی کم و کاست فرهنگ و اندیشه غرب است. به ذکر جمله ای مستوفا از استاد مصطفی ملکیان (به نقل از مهر) در این مراسم بسنده می کنم : "ملکیان شیوه ترجمه فولادوند را طی یک صد سال اخیر بی نظیر دانست و او را با محمد علی فروغی مقایسه کرد و گفت : زبان ترجمه ایشان رسا، فاخر، بلیغ و با فارسی هماهنگ است."
مطلب مرتبط:
متوکّل چون فتح بن خاقان را به وزارت خود منصوب کرد امر کرد تا همه بزرگان در رکاب او و فتح بن خاقان پیاده روند. راوی گوید: حضرت هادی را دیدم که در آن هوای گرم پیاده می رود. به ایشان گفتم نباید شما را به چنین کاری وادارند. حضرت فرمود اینها قصد استخفاف مرا دارند ولی نمی دانند که من از ناقه صالح کمتر نیستم. بزرگی در تفسیر کلام امام گفت متوکل بیش از سه روز زنده نیست چرا که خداوند درباره قوم صالح فرمود: چون ناقه صالح را پی کردند بیش از سه روز زنده نماندند. شامگاه سه روز تمام نشده، منتصر عباسی پسر متوکل با چند غلام بر مجلس وی وارد شد و فتح بن خاقان را با متوکل پاره پاره کرد.
مطالب مرتبط:
با شنیدن اخبار مکرر مکدر و این اخیر حمله به جمعی صوفی در قم، من در عجبم که چه اصراری است این کشور با همه گرفتاری های داخلی و خارجی روز افزون، این چنین پر هزینه اداره شود ؟ عقلای عالم می پرسند مگر راهی برای اداره این ملک با هزینه ای کمتر و معقول تر نیست که چنین با حدت و شدت و پر ریخت و پاش باید آن را اداره کرد ؟ آیا حوزه آنقدر ضعیف شده است که یک حسینیه دراویش ارکان آن را لرزان می کند؟ نمی شد با همه این ادعاها، تصویر قم نشانی از گفتگو و مدارا میان فرق و مذاهب باشد؟ آیا مسایلی مهم تر از این یافت نمی شد آنهم در زمانه ای که دین با بیشترین چالش روبروست ؟ آیا تخریب یک بنا حل منطقی مسئله است ؟ و هزار آیا و اسف و امای دیگر...